بنویس تا اتفاق بیافتد !

وقتی شما تصمیم می‌گیرید که یک وبلاگ بنویسید آنوقت نوشتن بیشتر از قبل برای شما اهمیت پیدا می‌کند. نوشتن و نوشتن و نوشتن تنها عاملی است که  نقش اصلی را در گسترش و توسعه یک وبلاگ بر عهده دارد.

نمی‌دانم این اتفاق برای شما پیش آمده یا نه. به عنوان یک وبلاگ نویس زمانهایی پیش می‌آید که نوشتن به سخت ترین کار ممکن تبدیل می‌شود.

 مدتی بود که این حالت در من به وجود آمده بود.

اگر در دو ماه گذشته «لذت وبلاگ نویسی» را دنبال کرده باشید حتما از تعداد پایین پستها اطلاع دارید.

البته علت اینکه نوشتن برای من کمی سخت شده بود به این خاطر نبود که مطلبی برای نوشتن نداشتم.بیشتر به خاطر این بود که گرفتار امتحانات پایان ترم دانشگاه بودم.علاوه بر این خستگی حاصل از کار روزانه هم به آن اضافه می‌شد. افرادی که مانند من مجبور هستند هم کار کنند و هم تحصیل کنند به خوبی شرایط مرا درک می‌کنند.

 البته در این مدت تلاش کردم با چند ترجمه وبلاگ را همچنان به روز نگه دارم.

اما شروعی دوباره... 

 

از چند روز پیش که وقت بیشتری برای کار بر روی وبلاگ پیدا کرده‌ام. حسابی مشغول مطالعه و برنامه ریزی برای آینده وبلاگ بودم.

اول سعی کردم هدف اصلی از ایجاد این وبلاگ را دوباره برای خودم بیان کنم.هدف من از ایجاد این وبلاگ این هست:

کمک به همه افراد که اهل وبلاگ نویسی هستند تا تولید محتوا و تولید مطلب به کاری راحت و لذت بخش برای آنها تبدیل شود.

البته در کنار این اهداف دیگری را نیز دنبال می‌کنم که یکی از مهمترین این اهداف این است که «لذت وبلاگ نویسی» وبلاگی سرگرم کننده و جذاب برای همه مخاطبان فارسی زبان باشد.

از آنجاییکه جزو افرادی هستم که علاقه فراوانی به نوشتن دارم.دوست داشتم در شروع دوباره وبلاگ ، پستی درباره مهارت نوشتن و هنر نویسندگی بنویسم تا اینکه امروز در میان قفسه مربوط به کتابهایم، به طور اتفاقی کتابی را دیدم که چند سال پیش آن را خوانده بودم.عنوان کتاب این بود : 

بنویس تا اتفاق بیافتد

 کتاب را برداشتم و کمی آن را ورق زدم و نگاهی به فهرست آن انداختم.

یادم هست که چند سال پیش وقتی این کتاب را می‌خواندم حسابی تحت تاثیر آن قرار گرفته بودم ایده کلی این کتاب از این قرار بود که نوشتن می‌تواند به تحقق رویاهای شما کمک کند.

در پشت جلد کتاب «بنویس تا اتفاق بیافتد » چند جمله نوشته شده که فکر می‌کنم به معرفی کامل این کتاب کمک می‌کند. پس در اینجا آنها را برایتان نقل می‌کنم :

«دکتر هنریت آن کلاوسر در بنویس تا اتفاق بیافتد شرح می‌دهد که گام نخست در راه رسیدن به اهداف ،نوشتن آنهاست.نوشتن حتی کمک می‌کند تا بفهمید چه می‌خواهید.در این کتاب ، با داستانهایی از آدم های عادی آشنا می‌شوید که بعد از آوردن آرزوهای خود به روی کاغذ ،شاهد معجزه های کوچک و بزرگ در زندگی خود بوده‌اند.»

فکر می‌کنم این کتاب به درد همه بخوره و ارزش یک بار خوانده شدن را داره.شما حتی اگر وبلاگ نویس هم نباشید با خواندن این کتاب و با استفاده از هنر نوشتن می‌توانید رویاهای خودتان در زندگی را تحقق ببخشید.

داستان رویاهای نوشته شده

رویاهای نوشته شده همه آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.همه افراد مشهور در زندگی خود دنیایی از رویاهای نوشته شده داشته اند.رویاهایی که روزی تنها یک نوشته کوتاه بر روی یک تکه کاغذ معمولی بوده‌اند.

ما به عنوان یک وبلاگ نویس باید قدر این فرصت را بدانیم یعنی سعی کنیم درباره رویاهای خود بنویسیم.رویاهایی که محیط یک وبلاگ می‌تواند نقطه مناسبی برای پرورش و تحقق بخشیدن به آنها باشد.

هر وبلاگ نویسی می‌تواند با استفاده از هنر نویسندگی ، آفریننده یک رویا باشد.و برای انجام این کار تنها کافیست :

بنویسد تا اتفاق بیافتد.

اکنون دوست دارم درباره این پست نظر شما را بدانم.آیا شما هم کتاب «بنویس تا اتفاق بیافتد» را خوانده‌اید؟ نظر شما درباره این کتاب چیست؟آیا واقعا با استفاده از نوشتن یک هدف یا یک رویا می‌توان به تحقق آن کمک کرد؟