درباره انتقاد یک وبلاگ نویس جوان از یک پزشک

ایده نوشتن این پست به چند روز قبل بر می‌گردد. یعنی درست زمانی که می‌خواستم لینک مربوط به یکی از پستهایم را در لینک پد به اشتراک بگذارم.

وقتی به جدیدترین پستهای به اشتراک گذاشته در لینک پد نگاهی انداختم عنوان یک پست نظر مرا جلب کرد.عنوان آن پست این بود :

از انتقاد به یک پزشک تا وبلاگستان

آن پست را خواندم.راستش را بخواهید از خواندن آن لذت بردم.این پست بدون اینکه هدف نویسنده آن جذب ترافیک باشد توانسته بود ترافیک فراوانی را به خودش جذب کند.

افراد زیادی در زیر پست کامنت گذاشته بودند.طول کامنتها هم بسیار طولانی بود.

این بود که درباره نویسنده آن کنجکاو شدم و درباره آن تحقیق کردم.نویسنده یک جوان خوش فکر به نام آقای علی ایرانی بود که کارش طراحی و برنامه نویسی بود که البته در عین حال مدیریت وبلاگ پی سی دیزاین را هم بر عهده دارند.

خواندن پست «از انتقاد به یک پزشک تا وبلاگستان» یک ایده خوب به من داد.

ایده ای که به ذهنم رسید این بود :

 

یکی از کارهایی که می‌توانیم برای آموزش نکات مربوط به وبلاگ نویسی انجام بدهیم این است که هر از گاهی و با نوشتن یک پست جداگانه به تجزیه و تحلیل پستهایی بپردازیم که موفق می‌شوند ترافیک زیادی را به سمت وبلاگ جذب کنند.

پست آقای علی ایرانی در وبلاگ پی سی دیزاین یک نمونه کامل از یک پست موفق بود.

این پست از نوع همان پستهایی است که باید کامنتهای مربوط به آن را هم به دقت خواند چرا که نکات زیادی در بین این کامنتها برای یادگرفتن و استفاده کردن وجود دارد.

موضوع اصلی مطلب آقای علی ایرانی هم درباره تولید محتوا در وبلاگ می‌باشد.که در قالب یک انتقاد به وبلاگ یک پزشک بیان می‌شود. البته انتقادی که در بعضی از مواقع بسیار تیز و تند نیز می‌شود.

اما همه حرف علی ایرانی در این پست این بود که به عنوان یک وبلاگ نویس ، کپی کاری نکنیم.به نظر علی ایرانی کپی کاری آفتی است که این روزها گریبانگیر وبلاگ های فارسی زبان هست و مانع از رشد کیفی آنها می‌شود.

 او در ادامه به یک پست با عنوان «عکس زیبا و جالب از آمریکای زمستانی» در وبلاگ یک پزشک اشاره می‌کند.و نسبت به انتشار آن عکسها اعتراض می‌کند چون به عقیده او این عکسها که از سایت آمریکایی مشیبل گرفته شده ،نوعی جدید از کپی کاری محسوب می‌شود. او این پست را یک کپی کاری می‌داند.چون این عکسها توسط یک پزشک گرفته نشده است.

انتشار این پست باعث شد تا افرادی به عنوان مخالف و موافق درباره آن صحبت کنند.که شما خودتان می‌توانید این دیدگاهها را در بخش نظرات مربوط به پست «از انتقاد به یک پزشک تا وبلاگستان» در وبلاگ پی سی دیزاین مشاهده کنید.

اگر پست «از انتقاد به یک پزشک تا وبلاگستان» را با دقت مطالعه کرده باشید ؛یک عبارت در پست آقای علی ایرانی وجود دارد که می‌خواهم نظر خودم را درباره آن بگویم.

علی ایرانی در بخشی از پست خود می‌نویسد :

«موج وبلاگ نویسی ما را دارند منابع خارجی می‌دزدند و به هر طرف که آنها می‌روند ما را هم به دنبال خود می‌کشانند.»

اما نظر من درباره این گفته علی ایرانی را در زیر بخوانید.

البته این شاید یک حقیقت تلخ باشد.اما بیایید این سوال را از خودمان بپرسیم که چه چیزی باعث شده که موج وبلاگ نویسی ما دنبال رو خارجی ها باشند؟ روش کار خارجی ها چیست که باعث شده ما در دنیای آنلاین دنباله رو آنها باشیم؟

جواب به این سوال آسان نیست و نیاز به یک مقدمه کوتاه دارد.

قبل از هر چیز باید بدانیم که اینترنت به منزله یک دهکده جهانی است اینترنت باعث شده فرایند برقراری ارتباط بین انسانها ابعاد تازه به خود بگیرد.که این به نوبه خود فرصتهای بسیاری را در اختیار انسان قرار می‌دهد.

 حقیقت انکار ناپذیر این است که در این بین کشورها و ملتهایی هستند که با استفاده بهتر از ابزار اینترنت به لیدرها و رهبرانی در دنیای آنلاین بدل شده‌اند و دیگران تنها پیرو آنها هستند.حال سوال این است :

چرا کشورها و ملتهایی توانسته اند رهبری دنیای آنلاین را در اختیار بگیرند؟

جواب در یک جمله خلاصه شده است : چون آنها مدام به دنبال یافتن ایده های جدید هستند.

اگر وبلاگها و سایتهای انگلیسی زبان را دنبال کنید متوجه خواهید شد که آن چه آنها همواره در پی رسیدن به آن هستند منابعی برای الهام گرفتن است.

مردم در کشورهای توسعه یافته و برخوردار از اینترنت به معنای واقعی آن ،تشنه ایده های جدید هستند.

آنها برای یافتن ایده های جدید تلاش فراوانی انجام می‌دهند که یادگیری زبانهای مختلف و خواندن کتابهای قدیمی و سفر به مناطق دور افتاده حتی در آفریقا ،تنها قسمت کوچکی از آن است.

اما این همه ماجرا نیست.آنها ایده های جدید را می‌گیرند و با ساز و کار اقتصادی مناسبی که دارند آن ایده را به یک پروژه سودده اقتصادی تبدیل می‌کنند.

 تجاری سازی یک ایده ، همان چیزی است که حرف اول را در اقتصاد امروز دنیا می‌زند.و باعث می‌شود که مردم بسیاری از کشورهای در حال توسعه دنیا ، بی آنکه خود خواسته باشند به  دنباله رو آنها تبدیل شوند.

اگر امروز ما هنگام صحبت درباره شبکه های اجتماعی مجبور به نام بردن از فیسبوک و توییتر هستیم.باید بدانیم فیسبوک و توییتر در ابتدا تنها یک ایده بر روی کاغذ بوده‌اند که فرآیند تجاری شدن را به خوبی پیموده اند.

به طوری که اکنون شمار کاربران فیسبوک در دنیا بیش از یک میلیارد نفر شده است.هر روز هم بر تعداد کاربران آن افزوده می‌شود. این تعداد از کاربران باعث می‌شود توجه همه به فیسبوک جلب شود.

این هم بسیار طبیعی است که هر وبلاگ نویسی برای ترویج و تبلیغ وبلاگ خودش علاقه مند به استفاده از ظرفیت بالای فیسبوک باشد.

مثال دیگر گوگل است که محبوبترین موتور جستجوی اینترنتی در تمام دنیاست.

برای اینکه مطالب شما شانس بالایی در کسب مخاطب داشته باشد شما در هنگام نوشتن در وبلاگ خودتان باید قوانینی را رعایت کنید که گوگل آنها را وضع کرده است.در غیر اینصورت وبلاگ شما یک وبلاگ بدون بازدیدکننده خواهد بود.

این در حالی است که گوگل همه قدرت خود را از صاحبان ایده های طلایی گرفته‌ است.

مدیران و توسعه دهندگان گوگل به ایده های طلایی از جانب هر کسی که باشد بها می‌دهند آن را بررسی می‌کنند و اگر آن ایده را در خور سرمایه گذاری و حمایت یافتند.بر روی آن یک سرمایه گذاری کلان انجام می‌دهند. پروژه گوگل گلس یا همان عینک گوگل 

نمونه خوبی بر این مدعاست.

در پایان این پست باید بگویم که البته من هم مثل آقای علی ایرانی معتقدم که به عنوان یک وبلاگ نویس ایرانی ،نباید کشور و مردم و فرهنگ چند هزار ساله ایرانی را از یاد ببریم.اما برای حرکت رو به جلو باید ابتدا بدانیم که این روش اشتباه خود ما در برخورد با فضای وبلاگستان فارسی هست که باعث رکود آن شده است.

بیایید از امروز در وبلاگ ها  به دنبال حمایت و پرورش  ایده هایی باشیم که میتواند به توسعه فضای وبلاگ نویسی فارسی کمک نماید.من معتقدم با تلاش و پشتکار این کار شدنی است.

نظر شما درباره این پست چیست؟ آیا شما ایده ای برای بهتر شدن فضای وبلاگستان فارسی دارید ؟