در جمعه این هفته ابتدا درباره اخبار وبلاگ نویسی مطالبی بیان میکنم و در این زمینه به انتقاد از وبلاگ نویسان ایرانی میپردازم، سپس به این موضوع میپردازم که چگونه مناسبتهای مختلف در تقویم میتواند ایدههای خوبی برای نوشتن به ما بدهد و بالاخره در بخش پایانی و بخش مهم این پست به دردسرهای نوشتن میپردازم چیزی که میتواند برای همه خوانندگان لذت وبلاگ نویسی جذاب باشد.
در ادامه با لذت وبلاگ نویسی همراه باشید
در ابتدای هفته قبل خبر پایان همکاری آقای جاود با مجله اینترنتی گویا آیتی را در لذت وبلاگ نویسی پوشش دادم و در تماسی که با ایشان از طریق ایمیل داشتم خواستم تا دلیل این اتفاق را برای من و خوانندگان لذت وبلاگ نویسی بیان کنند که پاسخ ایشان را میتوانید در پست دلایل پایان همکاری بهراد جاود با مجله اینترنتی گویا آی تیبخوانید.
اما همین جا مناسب میدانم تا بگویم من سعی میکنم اخبار مربوط به وبلاگ نویسان فعال و نمونه ایرانی را تا آنجا که بتوانم در لذت وبلاگ نویسی پوشش بدهم و فکر میکنم خود این موضوع هم میتواند به رشد کیفیت محتوای وبلاگها هم کمک بکند.اما همین جا یک گله هم دارم.
از همه وبلاگ نویسان مشهور و معروف ایرانی این گله را دارم که چرا در وبلاگهای شخصی خودشان کمتر به اطلاع رسانی درباره اخبار فعالیتهایشان میپردازند.به نظر من هر از گاهی وبلاگ نویسان میتوانند با یک روزنوشت ساده ما را در جریان فعالیتها و کارهایشان در زمینه تولید محتوا قرار بدهند و ارتباط بهتری با مخاطبان خودشان برقرار کنند.
مطلب دیگری که بلاگرهای ایرانی به آن کمتر توجه میکنند موضوع مناسبتهای مختلف است.
همه ما یک تقویم یا یک سررسید با خودمان داریم و هر از گاهی میتوانیم با نگاهی به مناسبتهای موجود در تقویم ایدههای خوبی برای نوشتن پیدا کنیم .به نظر من یک مناسبت میتواند بهانه خوبی برای شروع یک پست خوب باشد.
البته در حال حاضر و به لطف وجود اپلیکیشنهای متعدد تقویم برای گوشیهای هوشمند ما خیلی راحت میتوانیم از مناسبتهای مختلف آگاه شویم و محتوای خودمان را متناسب با آن ارایه کنیم.
به عنوان مثال وبلاگ نویسی که درباره مکانهای دیدنی ایران مینویسد و از آداب و رسوم مناطق مختلف ایران آگاهی دارد میتواند به مناسبتهای مختلف درباره مناطق مختلف ایران پستهای ارزشمندی منتشر کند.
با این مقدمه به سراغ مطلب دومی میرویم که در هفته گذشته در لذت وبلاگ نویسی منتشر شد
چون در روزهای محرم قرار داریم و در کوچه و بازار شاهد عزاداری مردم هستیم به این فکر میکردم که چه خوب میشد اگر میتوانستیم در این زمینه وبلاگ بنویسیم و محتوای متفاوتی از آنچه تولید شده است ارایه بدهیم البته قسمتی از ایدههایم به همین مناسبت را در پست چند پیشنهاد درباره تولید محتوا با موضوع ماه محرم در ایران به طور خلاصه بیان کردم
وبالاخره در قسمت پایانی به دردسرهای نوشتن میپردازم که گاهی ما را از وبلاگ نویسی دلسرد و نا امید میکند
برای آنکه وبلاگ نویس خوبی باشیم باید نویسنده خوبی هم باشیم اما یک نویسنده خوب کتابش را چه طور مینویسد؟یا اینکه چگونه میتوانیم نویسنده خوبی باشیم؟وقتی ما کتابی را برمیداریم و صفحههایش را ورق میزنیم در واقع به محصول نهایی یک نویسنده نگاه میکنیم در آن لحظه ما هیچ تصوری درباره زحماتی که یک نویسنده برای تالیف آن کتاب کشیده است در ذهن خودمان نداریم.
بگذارید مطلب را شکل دیگری ادامه بدهم
یکی از نویسندگانی که آثارش را بارها و بارها خواندهام نویسنده مشهور آمریکایی دیل کارنگی است وقتی یکی از کتابهای سه گانه او یعنی آیین دوست یابی،آیین زندگی و آیین سخنرانی را میخوانم و از خواندن آن لذت میبرم یاد زحمتها،دردسرها و رنجهایی میافتم که وی برای تالیف این سه کتاب خوب کشیده است.
خود دیل کارنگی در مقدمه کتاب «آیین دوست یابی» در این باره میگوید:
«برای تهیه مدارک و موارد مورد نیاز، گذشته از تجارب طولانی خویش تمام کتبی را که راجع به این موضوع توانستم گرد آوردم از جمله سالنامههای دوروتی دیکس(نویسنده مشهوری که در روایات عشقی کارشناس است) و صورت مجلس دادگاهها درباره طلاق-مجله خانوادگی و کتب پروفسور آوراستریت و آلفرد آدلر و ویلیام جیمز جمع آوری کردم.
شخصی را مامور کردم تا به ویژه تجسس و تحقیق نماید تا در کتابخانهها آنچه را من موفق به یافتنش نشده بودم یادداشت کند از قبیل کتب علمی مربوط به روانشناسی و مقالات بیکران روزنامهها و مجلات ، ترجمه شرح حال مردان بزرگ در تمام ادوار و قرون.
شخصا عده زیادی از خانمهای داستان نویس و خبرنگار را که در اجتماع بسیار محبوب و مورد توجه میباشند و در مسایل عشقی و ازدواج تبحری خاص یافتهاند را ملاقات کردهام.افراد معروفی مانند مارکونی، فرانکلین و روزولت، آون یانک و هنر پیشگانی که شهرت آنها در تمام اقطار و اکناف گیتی پیچیده بود از قبیل کلارک گیبل ،ماری پیک ،فورد و غیره را دیدن کردم و سعی نمودهام تا شیوهای را که در روابط خود به کار میبرند،دریابم تمامی این آگاهیها را در یک رساله فراهم آوردم که عنوانش چنین بود : چگونه میتوان دوستی و مهر مردمان را برانگیخت و در وجودشان تاثیر کرد؟»
فکر کنم شما هم با خواندن حرفهای آقای دیل کارنگی با من موافق باشید که نوشتن کار آسانی نیست و دردسرهای خودش را دارد و به راحتی نمیتوان متنی نوشت که مردم از خواندن آن لذت ببرند در این باره ساموئل جانسون نویسنده مشهور انگلیسی میگوید:
هر چه بی زحمت نوشته شود، بیلذت هم خوانده میشود
بنابراین برای اینکه پست خوبی بنویسیم باید به خودمان زحمت بدهیم یعنی حداقل باید چند تا کتاب خوب بخوانیم ،نظر چند کارشناس مشهور را بپرسیم و بیش از هر چیز باید به تحقیق و مطالعه اهمیت بدهیم و در این زمینه باید به قدر کافی تلاش کنیم تا به یک چکیده برسیم و آن را منتشر کنیم
این فرآیند وقت گیر است و شاید ترجیح بدهیم که به جای آماده کردن یک پست پرمحتوا ،مطلبی را از وبسایتها و وبلاگهای خارجی ترجمه کنیم.آن وقت باید مواظب باشید چون ممکن است در دام بزرگتری بیافتید چرا که به قول آقای بهراد جاود در بسیاری از اوقات ترجمه نویسی، وبلاگنویسی نیست
اما اگر هنوز به وبلاگ نویسی علاقه دارید و میخواهید از اشتراک افکار خودتان با دیگران لذت ببرید، مایلم تا بگویم هنوز راههایی هست که با استفاده از آن میتوانیم سرعت وبلاگ نویسی خودمان را افزایش بدهیم ،فکر کنم برای شما هم جالب باشد بدانید که چگونه سرعت وبلاگ نویسی خودتان را دو برابر کنید؟
سخن پایانی
امیدوارم از خواندن پست این هفته هم لذت برده باشید مشتاقانه منتظر هستم تا نظرات شما را درباره این پست در بخش نظرات بخوانم پس همین الان نظرتان را با من و خوانندگان لذت وبلاگ نویسی به اشتراک بگذارید.
سلام.این جمله شما واقعا درست وقشنگ هست:
هر چه بی زحمت نوشته شود، بیلذت هم خوانده میشود
برای من اون پستهایی که خوب کار کردم کامنتهای بیشتر و قشنگتری داشته.
نوشتن کار بسیار سختیه!
اما خب دقت کردید چه حس خوبی داره وقتی بالاخره بعد از اتمام کار روی پیشنمایش کلیک می کنید و نتیجه رضایت بخش کار رو می بینید؟ دقت کردید چقدر حس خوبیه؟
به خاطر همینه که خیلی ها مینویسن و اصلا خیلی ها "باید" بنویسن.. یک چیزی درونشون نمیگذاره که دست از نوشتن بردارن..
در پاسخ شما به یک بیت از اشعار سعدی شیرازی اشاره میکنم که
نابرده رنج گنج میسر نمیشود/مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
هر اندازه وبلاگ نویس برای پستی که مینویسد تلاش کند ،خوانندگان هم از خواندن پستش بیشتر لذت میبرند،هر چند زحمتی که یک نویسنده و یک وبلاگ نویس میکشند بیشتر زحمت ذهنی،فکری و روحی است.