بعضی از وبلاگها و بعضی از پستها هستند که وقتی آنها را میخوانم، بسیار تحت تاثیر قرار میگیرم حتی گاهی شده که پستی آن قدر برایم جذاب بوده است که تصمیم گرفتهام آنها را پرینت بگیرم تا بتوانم آنها را آرشیو کنم.
البته شاید ایراد بگیرید که با وجود انواع نرم افزارها و اپلیکیشنها چرا پرینت بر روی کاغذ را انتخاب میکنی؟ راستش برای اینکه زیاد با مطالعه بر روی مانیتور راحت نیستم و از جمله کسانی هستم که کتابهای کاغذی را بیشتر ترجیح میدهم.
بنابراین هنگام خواندن وبلاگها اکثرا به اسکن کردن مطالب میپردازم مگر اینکه وبلاگی که میخوانم جزو وبلاگهای محبوب من باشد؛ آن وقت است که اکثر مطالب آن را با دقت میخوانم و بیشتر مواقع هم از مطالب آنها الهام میگیرم.شاید این مساله به این خاطر باشد که احساس میکنم با نویسندگان این مطالب و این وبلاگها همفکری بیشتری دارم.
با این مقدمه میخواستم به پستی با عنوان هنر کشف و خلق استراتژیهای تحولساز بپردازم که حدود دو هفته پیش در وبلاگ گزارهها(یکی از وبلاگهای محبوب من) منتشر شد و بدون اغراق یکی از پستهایی بود که از خواندن لذت بردم.
بهترین قسمت این پست هم آن جاست که در حین مقایسه استراتژی کسب و کار شرکتهای بزرگ ،به بیان ویژگیهای مشترک آنها میپردازد و به عنوان اولین ویژگی مشترک شرکتهایی مانند گوگل و اپل و فورد میگوید:
همهی آنها روی حل یک مسئلهی بسیار بزرگ متمرکز هستند.
البته شاید شما علاقهای به خواندن این جور مطالب نداشته باشید ولی من به واسطه مطالعهای که روی شرکتهای بزرگ دارم بسیار از خواندن آنها لذت میبرم.
هنگامی هم که این پست علی نعمتی در وبلاگ گزارهها را میخواندم بیاختیار ذهنم به سوی وبلاگ نویسی معطوف شد و به این فکر میکردم که آیا متمرکز شدن بر روی حل یک مسالهی بزرگ میتواند میتواند برای بهبود فضای وبلاگ نویسی در ایران هم مفید باشد؟
با اینکه چندی پیش روزنامه گاردین طی یک مقاله ناامید کننده از وبلاگها ،به رسانهای فراموش شده و مرده تعبیر کرده بود اما هنوز وبلاگهای زیادی هستند که با فعالیتهای بینظیرشان خلاف این را ثابت کردهاند البته با اینکه در این باره ،نمونههای خارجی زیادی را میتوانم مثال بزنم ،دوست دارم از وبلاگ ایرانی «یک پزشک» در اینجا یاد کنم که هفته پیش علیرضا مجیدی در پستی با عنوان فراخوان استخدام نویسنده فناوری در «یک پزشک» خطاب به خوانندگان خودش نوشته بود که:
من در یک چیز ثابتقدم هستم، تعهد به خوانندههای یک پزشک. به خوبی از نقاط ضعف خودم مطلع هستم و در کمال فروتنی باید بگویم که «یک پزشک» حقیقتا در حال حاضر سایهای از آن رسانهای است که من در ذهن دارم. امیدوارم به کمک شما عزیزان، در روندی پیوسته و دائمی، به سمت مطلوب حرکت کنیم.
البته این اضهار نظر متواضعانه از دکتر مجیدی به ما این نوید میدهد که در روزها و ماههای آینده باید منتظر پیشرفتهای بیشتری از وبلاگ «یک پزشک» هم باشیم و چیزی که الان در برابر دیدگان ما قرار دارد تنها سایهای از یک رسانه بزرگ است.
شاید زمانی برای اینکه مسیر موفقیت در وبلاگ نویسی را برای افراد تازه کار روشن کنیم باید برای آنها درباره این حرف میزدیم که چرا «محتوا پادشاه است» و آنها باید به دنبال تولید محتوای منحصربفرد برای وبلاگ خودشان باشند، اما دیگر این جمله مشهور و یادآوری مداوم آن زیاد کاربرد ندارد بلکه الان باید درباره این صحبت کنیم که «مفید بودن پادشاه است».
بنابراین حالا که صحبت از استراتژی شد اجازه بدهید که به عنوان پایان بخش پست این هفته این را هم اضافه کنم که مدتی است تا سعی میکنم مطالبی که در لذت وبلاگ نویسی مینویسم ،به طور عملی بیانگر این نکته باشد که «مفید بودن پادشاه است»