زمانی معنای وبلاگ نویسی سیاههها یا گزارشهای شخصیای بود که در سطح وب به طور مرتب و منظم هر روز انتشار مییافت. نویسنده این سیاههها و گزارشهای شخصی هر کسی میتوانست باشد.از یک دانشجوی پزشکی گرفته تا یک فروشنده یا حتی یک کارمند ساده .
موضوع نوشتهها هم میتوانست بازهای به بزرگی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد داشته باشد.
اما ظهور پدیده وبلاگ نویسی در اوایل دهه هشتاد و همزمانی آن با توسعه اینترنت در ایران سبب شد تا وبلاگ و وبلاگ نویسی به کار مشترک و گاهی هر روز جامعه آنلاین هر چند کوچک، اما بسیار فعال آن سالها تبدیل شود.اینگونه بود که آن روزها وبلاگ داشتن خیلی کلاس داشت .
هر چند نمیتوانیم از تاثیر پدیدههای اجتماعی و سیاسی ابتدای دهه هشتاد هم بر افزایش شتاب وبلاگ نویسی در ایران غافل شویم.
به هر حال اکنون چهارده سال از شروع وبلاگ نویسی در ایران میگذرد.
درست است که این روزها وبلاگ نویسی آن شور و هیجان سالهای اولیه را ندارد اما هنوز هم زنده است هنوز هم وبلاگ نویسان علاقهمندی وجود دارند که سعی میکنند با بروزرسانی مداوم وبلاگشان، لذت اشتراک افکارشان با دیگران را تجربه کنند.
این روزها دیگر خواندن دست نوشتههای روزانه مانند سالهای اولیه ظهور وبلاگ نویسی در ایران جذاب نیستند.چرا که افراد دیگر از خواندن چنین پستهایی هرگز هیجان زده نمیشوند.
واقعیت این است که خوانندگان وبلاگها هم دیگر آن آدم های قبلی نیستند.
خوانندگان امروزی اغلب جوانان و نوجوانانی هستند که بر خلاف گذشته دیگر دغدغه دسترسی به اینترنت را ندارند حتی آنها به کمک پیشرفت خارقالعاده فناوری و همچنین بهرهمندی از اینترنت پرسرعت نسل سوم و نسل چهارم میتوانند انواع محتواهای ویدیویی و صوتی را در هر لحظه از شبانه روز که اراده کنند .ببینند و بشنوند.
خوانندگان امروز وبلاگها،محتواهای امروزی میخواهند
خیلی ساده بگویم خوانندگان امروز وبلاگها،محتواهای امروزی میخواهند و این امر مستلزم وبلاگ نویسانی هست که بتوانند محتواهای امروزی تولید کنند و مفاهیم عمیق را با زبان ویدیو، تصویر و صدا و به دور از هرگونه تکلف و پیچیدگی در برابر دیدگان خوانندگان قرار دهند.
سه سال فعالیت مداوم در انتشار لذت وبلاگ نویسی به من آموخته است که نمیتوان با آموزش گام به گام وبلاگ نویسی به چنین مرتبهای از مهارت در وبلاگ نویسی رسید اصلا شاید تاکید بیش از اندازه بر آموزش نکات وبلاگ نویسی چیزی است که دارد به روند تولید محتوا در وبلاگهای فارسی ضربه میزند و خلاقیت را از آنها میگیرد.
امروز که افتخار دارم در کنار نسل گذشته وبلاگ نویسان ایرانی و همراه با نسل جدید وبلاگ نویسان فارسی زبان، چهارده سالگی وبلاگستان فارسی را جشن بگیرم؛ بیش از پیش معتقدم که باید به عوض تاکید بیش از اندازه بر آموزش جزییات مربوط به وبلاگ نویسی و تولید محتوا ، باید نگرش خود را تغییر دهیم و باید بتوانیم نگرش قدیمی حاکم بر وبلاگستان فارسی را همراه با پیشرفت فناوری های نو در سراسر دنیا، تغییر داده و به روز کنیم.
به قول سهراب باید چشمها را شست و جور دیگر دید.
عرض سلام،
با شما موافقم. بنده به تازگی رودین (وبلاگم) رو تاسیس کردم. با این که استقبال خوبی صورت گرفت اما مدام ذهنم درگیر کیفیت محتوا بود. خودتون هم در این نوشته تون اشاره کردید : "واقعیت این است که خوانندگان وبلاگها هم دیگر آن آدم های قبلی نیستند."
بنابر این تصمیم گرفتم که شیوه ی فعالیتم رو تغییر بدم. به نظرتون درسته که از وضعیت اجتماعی موجود گلایه کنیم یا این که وبلاگ هامون رو اجتماعی تر کنیم؟! (چون همونطور که شاهد هستید، بعضی از وبلاگ نویس های عزیز از وضعیت موجود بسیار گله مند هستند)
با این تفاسیر شروع کردم به افزایش مهارت هام در زمینه ی ایجاد تولید محتواهایی جدا از متن خالی. امیدوارم در این زمینه بتونم به کیفیت محتوای وبلاگستان فارسی کمکی کنم. مانند برگ زرد پاییزی که سایه ای هر چند کوچیک می تونه ایجاد کنه.
ببخشید اگر پر حرفی کردم، ایام به کام.