اعتراف میکنم با اینکه نزدیک به دو سال است که وبلاگ مینویسم اما هیچگاه نتوانستهام وبلاگ نویسی را جزو برنامههای ثابت خودم در بیاورم.به عبارت بهتر هیچوقت لذت وبلاگ نویسی به طور منظم به روز رسانی نشده است.تنها تعطیلات آخر هفته در اوقات فراغتی که برایم ایجاد میشود میتوانم یکی دو پست را بنویسم. اما گاهی هم چند هفته میگذرد و من نمیتوانم برای به روز رسانی وبلاگم کاری بکنم.
چند روزی بود که در ذهنم از خودم این سوال را میپرسیدم که چرا هیچ وقت لذت وبلاگ نویسی به طور منظم بروزرسانی نشده است؟
پاسخهای زیادی به ذهنم رسید که تصمیم گرفتم تعدادی از آنها را با شما به اشتراک بگذارم.پس در ادامه با لذت وبلاگ نویسی همراه باشید
چرا هیچ وقت لذت وبلاگ نویسی به طور منظم بروزرسانی نشده است؟
اول:چند بار سعی کردهام تا با پایه گذاری پستهای هفتگی ،انتشار منظم یک پست در هفته را به یک عادت تبدیل کنم اما هر بار شکست خوردهام، چون وقتی میبینم روزها خیلی سریع پشت سرهم میگذرند و من باید هر چه زودتر پستی را برای انتشار آماده کنم احساس روزهای مدرسه را پیدا میکنم که باید تکلیف سختی را به موقع آماده میکردیم و اغلب هم موفق نبودیم، راستش را بخواهید اصلا حس خوبی به پستهای هفتگی ندارم.
دوم:بارها از زبان بلاگرهای برجسته شنیدهام که هر زمان که اشتیاق به نوشتن دارید بر روی مطالبتان کار کنید.من به این حرف ایمان دارم و در عمل هم به آن پایبند هستم.بنابراین ترجیح میدهم فقط زمانهایی بنویسم که از شور نوشتن برخوردار باشم، گاهی زمانهای خیلی کمی وجود دارد که حس نوشتن دارم.
سوم:نمیدانم هرگز مستندهایی را که به چگونگی خلق شاهکارهای سینمایی یا ادبی میپردازند را دیدهاید یا نه؟ در پشت صحنه یک شاهکار سینمایی یا یک شاهکار ادبی اغلب هنرمندی وجود دارد که خودش را وقف اثرش کرده است نمونهای از چیزی که میگویم را در پست شاهکاری که جورج اورول را کشت میتوانید بخوانید.
من اغلب درباره شاهکارهای ادبی و هنری مطالعه میکنم و بسیار تحت تاثیر هنرمندان و نویسندگانی مانند جورج اورول هستم که در کمال پشتکار و اشتیاق سخت کار میکنند تا یک اثر بینظیر را خلق کنند.خودم هم هر بار که میخواهم پستی را بنویسم این حس را دارم. یعنی گویی مثل این است که میخواهم یک شاهکار خلق کنم (هر چند نتیجه کار اغلب چیز دیگری میشود) به همین خاطر حسابی بر روی آن وقت میگذارم و با وقت کمی که دارم شده که گاهی تکمیل و انتشار یک پست چهار هفته طول میکشد.(میدانم باورش برایتان سخت است اما حقیقت دارد)
چهارم: گاهی در زندگی شخصی و دنیای آفلاین به خاطر گرفتاریهای روزمره در محل کار و زندگی شرایطی پیش میآید که دل و دماغی برای وبلاگ نویسی و یا هر فعالیت آنلاین دیگر برایم باقی نمیگذارد.گاهی هم به این فکر میکنم که وبلاگ نویسی کار یک نفر نیست، یا اینکه من کسی نیستم که بتوانم به تنهایی از عهده این کار برآیم،خیلی خوب میشد که دو سه نفر دیگر هم بودند که در به روزرسانی لذت وبلاگ نویسی با ایدههای نو کمک میکردند.
پنجم: بدون تعارف گاهی ایدههای خوبی وجود ندارند ، منظورم ایدههایی است که مناسب با حال و هوای وبلاگ نویسی ما باشد و انتظارات و نیازهای خوانندگان ایرانی را پاسخ بدهد.
ششم: البته قسمتی از این قضیه کمی هم به شخصیت من ارتباط دارد که کسی هستم که دوست دارم آهسته و پیوسته بنویسم، به طور کلی میانه خوبی با سرعت ندارم از تغییرات مداوم و از این شاخه به آن شاخه پریدن هم خوشم نمیآید به عبارت بهتر من از طرفداران ثبات هستم و اگر هم قرار باشد به جایی و هدفی برسم، دوست دارم این کار را پله پله و به تدریج انجام دهم.گاهی به این فکر میکنم به طور کلی کند هستم و در نوشتن و انتشار پستها خیلی سریع نیستم و بر روی پستم آن قدر کار میکنم تا از دید خودم قابل انتشار باشد.هر چند گاهی شکل وسواس هم پیدا میکند.
*****************************
اما همه اینها دلایل خوبی نیستند،حتی میتوانم بگویم که بیشتر بهانههای خوبی هستند این بود که در چند روز گذشته به دنبال کشف راهی بودم که بتوانم علیرغم همه این مشکلات و بهانهها لذت وبلاگ نویسی را به طور منظم به روز رسانی کنم.به این فکر میکردم که وبلاگنویسهای حرفهای چگونه وبلاگ نویسی را به زندگی خودشان گره زدهاند؟چند روزی است که در این باره تحقیق میکنم.
چگونه بدون آن که وقت کافی داشته باشیم هر هفته حداقل یک پست بنویسیم؟
سوال این است که چگونه بدون آن که وقت کافی داشته باشیم هر هفته حداقل یک پست بنویسیم؟پاسخ به این سوال آسان نیست.چیزی که متوجه شدهام این است که وبلاگ نویسان معروف قادر هستند در زمان کمتری نسبت به ما یک پست بنویسند.
چرا؟ واقعا چرا افرادی مانند علیرضا محیدی در یک پزشک خیلی سریعتر از ما افراد مبتدی و تازهکار در دنیای وبلاگ نویسی پست مینویسند؟راستش چند روزی است که دارم تحقیق میکنم تا جواب مناسبی برای سوالهای بالا پیدا کنم.
در این چند روز مقالههای زیادی از بلاگرهای حرفهای را خواندهام و وبلاگهای زیادی را زیر و رو کردهام.با توجه به چیزهایی که خواندهام.فقط یک جواب مناسب برای این سوال در ذهنم دارم، پاسخ این است: آنها به این روند و پروسه وبلاگ نویسی عادت کردهاند.
اکنون زمان آن است که کمی درباره عادتها صحبت کنیم
در اینجا به بخشی از پست تازه پروبلاگر درباره عادتهای وبلاگ نویسی اشاره میکنم، دارن رز بنیانگذار وبلاگ نویسی حرفهای در پستی که با عنوان ۹ عادتی که شانس موفقیت در وبلاگ نویسی را افزایش میدهد مینویسد:
«عادتهایی هستند که همه وبلاگ نویسان حرفهای را علیرغم اتفاقاتی که در دور و برشان میافتد کاملا متمرکز نگه میدارد آنها میتوانند به راحتی پستی و بلندیهای زندگی را سپری کنند و همچنان هم به وبلاگ نویسی ادامه دهند.
این عادتها آنها را وادار میکند تا به طور مداوم بر روی چیزهایی مانند یادگیری تکنیکهای جدید و جستجوی دانش جدید درباره وبلاگ نویسی،سئو و... تمرکز کنند و علاوه بر آن از شبکه سازی و ارتباط بیوقفه با مخاطبانشان هم غافل نشوند.»
راستش را بخواهید برای موفقیت در هر بخشی از زندگی، شما باید به طور مداوم بر روی آن بخش کار کنید.با پایهگذاری عادتهای صحیح، شما شانس موفقیت خودتان را افزایش میدهید، کافی است برای چند لحظه به افراد موفقی که تا به حال درباره آنها شنیدهاید فکر کنید.
بر طبق نوشته مقاله فوربس با عنوان چگونگی شکل گیری یک عادت جدید ، مایکل جردن حتی در خارج از فصل تمرین و مسابقه هم هر روز بر روی بهبود پرتابهایش کار میکرد و سهرنا ویلیامز(قهرمان تنیس) هم هر روز صبح قبل از رفتن به مدرسه، به تمرین تنیس میپرداخت.بنابراین شما هم برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ، باید بیشتر از هر کس دیگری تلاش کنید و این کار را باید هر روز به طور مداوم انجام بدهید.
همان مفهوم در وبلاگ نویسی هم اعمال میشود
دارن رز در پروبلاگر مینویسد: «در هر زمان ،تنها بر روی وظایف کوچکی که میتوانید انجام دهید متمرکز شوید و عادتهای صحیح را بپرورانید به تجربه خودم و سایر مشاهدهگران دنیای وبلاگ نویسی، دارا بودن عادتهای صحیح ، مهمترین جز در وبلاگ نویسی موفقیت آمیز است.»
به عنوان مثال موسس تک کرانچ، مایکل ارینگتون اخبار و اطلاعات فنی را به گونهای ارایه داد که هر کسی بتواند آن را بفهمد وبلاگ او سومین وبلاگ برتر دنیا نبود بلکه این موفقیت را از اصرار بر شکل دهی عادتهایی مانند پست کردن مداوم درباره موضوعات تکنولوژی و پیشرو بودن در انتشار اخبار فوری به دست آورد.
نتیجهای که از این بحث میگیریم
به عنوان یک بلاگر اگر رویای موفقیت را در سرتان میپرورانید عادتهایی وجود دارند که باید آنها را در خودتان بپرورانید و حفظ کنید.اگر کنجکاو هستید که درباره عادتهایی که شانس موفقیت در وبلاگ نویسی را افزایش میدهند بیشتر بدانید منتظر پست بعدی من در لذت وبلاگ نویسی باشید.
مایکل جوردن موجودیه که هرچی در موردش بگن، باز نکاتی هست که جاهایی گفته میشه و آدم به وجد میاد.
به عنوان خوانندهی ثابتِ وبلاگتون شخصا ازش راضیم، قسمت دوم این پست رو هم بیشتر از قسمت اول دوست داشتم.