وقتی که دارم این متن را مینویسم هنوز چند ساعت به لحظه تحویل سال نو مانده است.
به این فکر میکنم که چگونه میتوانم یک پست متناسب با حال و هوای نوروز بنویسم و در عین حال بتوانم درباره نکات وبلاگ نویسی هم مطالبی را بیان کنم.
یعنی میخواهم با یک تیر ، دو نشان بزنم.
شاید مروری بر جشن و آیین نوروز بتواند کمک کند
اولین نکته درباره نوروز این است که
این جشن، کهن ترین جشن باستانی است که با گذشت هزاران سال هنوز هم رواج دارد.
جشن نوروز با لحظه تحویل سال نو آغاز میشود.
و لحظه تحویل سال نو از زیباترین لحظه های زندگی هر ایرانی است.برای خود من هم این طور است.
شاید بزرگترین درسی که میتوانیم از لحظه تحویل سال نو و صمیمیت خاص آن بگیریم این است که بدانیم هر لحظه از زندگی ارزشمند است و هر لحظه میتواند شروعی دوباره برای رسیدن به موفقیت باشد.
-شما را نمیدانم ولی هر وقت که به کلمه نوروز فکر میکنم تصویر سفره هفت سین هم در ذهنم نقش میبندد.
سفره هفت سین
به نظر من هفت سین بهترین نماد نوروز و فرهنگ ایرانی است.
آینه، آب، سبزه، سیر، سیب، سکه، سمنو، سنجد،...... اجزای سفره هفت سین را تشکیل میدهند که به هر کدام از آنها معانی خاصی نسبت داده شده، مانند اینکه سیب را نماد زیبایی و تندرستی و سنجد را نماد عشق و محبت میدانند.
سفره هفت سین در عین اینکه بسیار ساده چیده شده اما زیبا و بسیار الهام بخش هم هست.
دیگر درباره آیین و آداب و رسوم نوروز نمیگویم که شما با آنها کم و بیش آشنا هستید.
جشن نوروز و وبلاگ نویسی
در یک کلام نوروز یادآور سادگی، تازگی و صمیمیت است و به صداقت و پاکی هم اشاره دارد.
آنچه اهمیت دارد این است که پیشینیان ما با بزرگداشت نوروز ،فرهنگی را پایه ریزی کردند که هزاران سال دوام آورده است.
البته فرهنگ نوروز میتواند درسهای زیادی برای ما وبلاگ نویسان هم داشته باشد.
جشن نوروز نشان از تحول و نو شدن دارد و از آغاز فصل بهار هم خبر میدهد که فرصتی برای رویش و رشد هم هست.
اما در لذت وبلاگ نویسی همواره به این نکته اشاره کردهام که
ما به دنبال تولید محتوا هستیم آن هم محتوای با کیفیت.
اینجا نقطهای است که میتوانیم وبلاگ نویسی و فرهنگ نوروز را به هم پیوند بزنیم و از رابطه نزدیک آن دو سخن بگوییم.
شاید بپرسید که
ارتباط وبلاگ نویسی با فرهنگ نوروز چگونه ممکن است؟
نوروز اول فصل بهار به شمار میآید.همان فصلی که الهام بخش شاعران و نویسندگان در طول تاریخ بوده است.
شاید گزافه نباشد اگر بگویم که
قسمت بزرگی از گنجینه ادبیات کهن ایران زمین، ریشه در فرهنگ نوروز دارد.
چرا که همان تازگی و طراوت نوروز را میتوانیم در ادبیات فارسی هم مشاهده کنیم.
حال نکته ما در پست پایانی سال ۹۲ این است.
ما میتوانیم با مطالعه و نگاهی نو به شاهکارهای ادبی فارسی و استفاده از آنها به کیفیت پستها و مطالب خودمان بیافزاییم.
اگر این کار را به درستی انجام بدهیم میتوانیم دوباره طراوت و نشاط را به فرهنگ و هنر ایرانی بازگردانیم و این هدف چندان دور نیست .
اما میخواهم دوباره اولین کسی باشم که به این نکته عمل میکنم
کدام شاعر فارسی زبان، «فرا رسیدن نوروز و بهار» را زیباتر سروده است؟
از چند روز پیش که در فکر نوشتن این پست بودم این سوال را از خودم پرسیدم که از بین شاعران کدامیک بهار را زیباتر سروده است؟
البته جواب دادن به این سوال بستگی به سلیقه و ذوق هنری هر فرد هم دارد.
اما برای من این سوال فقط یک جواب دارد و آن هم این است :
به نظر من از بین شاعران فریدون مشیری بهتر از هر کس دیگری بهار را سروده است.
منظورم همان شعر معروف «بوی باران» است.
هر وقت و هر جا که این شعر را میخوانم میتوانم بهار را با تمام وجودم حس کنم.
سخن پایانی
در پایان شعر فریدون مشیری را برایتان قرار میدهم.آن را بخوانید و آن را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید.و حتی میتوانید از این طریق عید نوروز را به آنان تبریک بگویید.
مرحوم فریدون مشیری چنین میسراید :
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخههای شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانهها و سبزهها
خوش به حال غنچههای نیمهباز
خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی پوشی به کام
باده رنگین نمی بینی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
«عید نوروز بر همه شما عزیزان مبارک»
سلام دوست من.بسط عید نوروز میتونه خیلی مفید از جهات گوناگون باشه.عید شما مبروک.
سلام
عید شما هم مبارک
بله من فکر میکنم عیدنوروز مانند یک گنجینه چندین هزار ساله است.یا شاید هم بتوان گفت که نوروز و آیینهای آن یک کلاس درس واقعی برای ما است.
سلام جناب میرزایی عزیز
متاسفانه وقت تنگ است و فقط آمدم تا سال جدید را به شما تبریک بگویم با آرزوی بهترینا
سر فرصت می آیم و متن پست شما را می خوانم ، ببخشید
سالی سرشار از خوبی و عشق و سلامتی داشته باشید
شاگرد کوچک شما
محمد عباسی فرد
سلام آقای عباسی عزیز
من هم عید نوروز را به شما تبریک میگویم.
امیدوارم که در سال جدید هم با «لذت وبلاگ نویسی» همراه باشید.