لذت وبلاگ نویسی

لذت وبلاگ نویسی را تجربه کنید

لذت وبلاگ نویسی

لذت وبلاگ نویسی را تجربه کنید

معرفی وبلاگ آقای صفر و نیم

نمی‌دونم شما هم با من موافقین یا نه؟ گاهی آدم دوست داره یه چیزایی رو خودش کشف کنه، حتی اگه اون یه چیز کوچیک مانند یک وبلاگ خوب باشه که خوندن نوشته‌هاش باعث بشه احساس کنی بعد از مدتها یک وبلاگ خوب و یک وبلاگ نویس خوب پیدا کردی و از این به بعد می‌تونی مدام نوشته‌هاش رو بخونی و حسابی لذت ببری.


امروز طبق عادتی دیرینه، کلمه «وبلاگ نویسی» رو توی گوگل جستجو کردم و یا به قول حرفه‌ای‌ها کلمه «وبلاگ نویسی» رو گوگل کردم.صفحه پنجم یا ششم نتایج جستجو بود که نگاهم به مطلبی با عنوان «اتمسفر وبلاگ نویسی» افتاد که کنجکاو شدم و روی لینک مطلب کلیک کردم و وارد وبلاگ آقای «صفر و نیم» شدم.

 

 

مطلبی که آقای صفر و نیم درباره «اتمسفر وبلاگ نویسی» نوشته بودن به قدری برام جالب بود که چند تا از مطالب دیگه ایشون رو هم که بسیار هنرمندانه نوشته بودن رو هم سریع خوندم و حسابی لذت بردم.به نظر من وبلاگ ایشون تلفیقی از ریاضی،تکنولوژی و فلسفه (که فوق‌العاده بهش علاقه دارم) و صد البته هنر نویسندگی است که باعث می‌شه ما از خوندن مطالب ایشون هرگز سیر نشیم.


اما از آنجاییکه دوست دارم «لذت وبلاگ نویسی» جایی باشه که وبلاگ‌های خوبی مثل وبلاگ آقای «صفر و نیم» معرفی بشن، تصمیم گرفتم تا آقای صفر و نیم و وبلاگشون رو با نوشتن یک پست معرفی کنم.اما چون متنی که ایشون توی وبلاگشون در معرفی خودشون نوشته بودن ،بسیار هنرمندانه و زیبا بود تصمیم گرفتم همون متن رو البته با کمی ویرایش اینجا برای شما بازنشر کنم.


آقای صفر و نیم اینطوری خودشونو معرفی کرده بودن:


«اول دبستان که بودم روز بعد ازاینکه اعداد یک تا نه رو یاد گرفتم خانم معلم یه صفر گذاشت جلوی یک و گفت به این میگن ده. ولی هیچ توضیحی در مورد صفر نداد .اون اولین روزی بود که با مظلومیت صفر آشنا شدم .تا قبل از کلاس اول راهنمایی مفهوم صفر واقعا برام مجهول بود . 


مفهوم بستن صفر تلفن رو میفهمیدم ولی مفهوم جمله ی : حمید صفر تا سیب دارد یه معمای بزرگ بود . اول راهنمایی یه روز آقا معلم گفت: بچه ها اعداد منفی هم داریم . اونجا بود که مفهوم حمید منفی دو تا سیب دارد رو فهمیدم :یعنی حمید دو تا سیب خواهر کوچیکش رو کش رفته و باید از سهم میوه فرداش دو تا سیب به خواهرش پس بده . 


ولی هرکاری میکردم صفر مغزم رو باز کنم ، نمیشد . بعد ها فهمیدم که این صفر خیلی دردسر سازه مثلا نمیشه عددی رو بهش تقسیم کرد .بعد ها معلم های ریاضی سوم دبیرستان خیلی تلاش کردند که مرا مجاب کنند حد صفر مثبت با صفر اصلی تومنی صنار فرق داره. وارد دانشگاه هم که شدم همون روز اول سر کلاس مبانی برنامه سازی استاد گفت : منطق شما ها صفر و یکه .راستش خیلی خوشحال شدم که فرصت بیشتری برای معاشرت با این مجهول نازنین رو دارم . اما دو سال بعد سر کلاس مدار فهمیدم که این یک یعنی ولتاژ بالا و صفر یعنی یه ولتاژ نزدیک صفر . و این ابهام کماکان ادامه دارد .


اگر عدد دو رو به توان شش برسونی میشه سال تولدم .از کنار گذاشتن صفر ها و یک ها نون در میارم .مهندس نرم افزارم ولی معماری رو ترجیح میدادم. اما ارشد مدیریت فناوری اطلاعات خوندم. بعضی وقتا شعر میخونم بعضی وقتا نمیخونم .عکس یه سری دانشمند معروف و غیر معروف و یه سری فیلسوف دیوانه و غیر دیوانه روی در اتاقمه . عکاسی رو دوست دارم اما فقط دوست دارم.یه زمانی اگه ازم غافل میشدی کوله پشتیمو برمیداشتم میرفتم تو دل کوه های شمرون روز و شبم نمیشناختم. 



Hosted on Persiangig.com


عاشق پیاده روی های طولانیم .معتقدم بهترین شغل دنیا رو معلم های انشا دارن به شرط اینکه اگه یه دانش آموز به جای نوشتن بدیهیات تکراری یه مطلب از سروش کودکان رو جای انشا تحویل داد به روش نیارن .برنامه نویسی با کامپایلر های عهد بوق رو دوست دارم .از نوشتن خسته نمیشم ولی بعضی وقتا از تایپ کردن چرا .سالهاست سعی میکنم سنتور یاد بگیرم ولی اگه حسنی جمعه رفت مکتب منم سنتور یاد میگیرم .از پیچیدگی متنفرم . دلم میخواد همه چی ساده باشه تا بتونم خودم پیچیدش کنم اون موقع از اون پیچیدگی خوشم میاد .


سعی میکنم دچار عوام زدگی نشم ولی بعضی وقتا مجبورم مثل همه باشم .مادرم رو خیلی دوست دارم . خوشبختانه برادر ندارم . متاسفانه خواهری هم ندارم که تو بچگی موهاشو کشیده باشم . البته خواهری که تو بچگی موهاشو نکشیده باشم هم ندارم . تک فرزندی خیلی بده و عمرا هیچوقت دوستان آدم جای خواهر برادر رو پر نمیکنن .دلم میخواد حداقل تا سال دو هزار و پنجاه زنده باشم تا مسابقه فوتبال ربات ها و انسانها رو تو فینال جام جهانی ببینم . 


همیشه دلم میخواست یه دانشمند معروف بشم . از اونا که اسمشون میره تو تاریخ علم . حالا اگه نشد حداقل تو کتاب تاریخ دوم دبیرستان بره.اگه اونم نشد حداقل صفحه دوم کتاب درسی تو لیست مولفین اسمم باشه .به فلسفه ی وجودی هر مفهوم منطقی واقعا علاقه دارم . مثلا همین صفر مذکور .آخر یکی نیست به من بگوید "حمید صفر تا سیب دارد" یعنی چی ؟ 


صفر و نیم نام رندانه ایست برای پاسخ به اون دانشجویان صنایع و عمران که تو دانشگاه تا مارو میدیدن میگفتن: اینا جز صفر و یک هیچی سرشون نمیشه . البته بندگان خدا یه جورایی حق داشتن مثلا همین آدرس وبلاگ رو ببین .(آدرس وبلاگ صفر و نیم : http://10101010100.blogfa.com )تو نگاه اول یه مشت صفر و یکه ولی اگه بشینی حساب کنی معادل باینری سال تولدمه . سفر رو دوست دارم منتها ، با رفیق خوش سفر و جیب پر و دل خوش و چند تا چیز دیگه.به خودم قول دادم که دهه آخر عمرم رو صرف ایرانگردی و جهان گردی کنم اما یکی از بزرگترین دغدغه هام محاسبه دهه آخر عمرمه. 


معتقدم اساتید مدار منطقی اشتباه میکنند که فاصله بین گذار از صفر به یک رو هیچ در نظر میگیرند در حالیکه زمان مفهومی پیوسته است و حتی منطق صفر و نیم هم در جهان هستی جای خودش را دارد حتی اگر در مرحله گذار باشد و کسری از کسر های ثانیه هم دوام نیاورد .در باره بودن یا نبودن با مرحوم مغفور رنه دکارت موافقم و از طرفی به قول امیلی دیکنسون


"I am NOBODY"


اما من معتقدم صفر بودن خیلی سخته . هیچکس بودن از آدم سلب مسئولیت میکنه ولی کسی بودن مسئولیت زاست . من ترجیح میدهم تمام مسئولیت ها را قبول کنم ولی هیچوقت صفر نباشم .حتی اگر صفر و نیم باشم . »


★★★★★★★★


خوب چطور بود؟ دوست دارم بدونم الان درباره وبلاگ آقای صفر و نیم و مطالبش چی فکر می‌کنین ،پس اگه دوست داشتین نظرتون رو درباره وبلاگ آقای صفر و نیم با من و خوانندگان به اشتراک بذارین.


پی نوشت : لینک وبلاگ آقای صفر و نیم 



نظرات 2 + ارسال نظر
والتر یکشنبه 2 آبان 1395 ساعت 22:37

وبلاگشون رو دیگه بستن؟ چون نیستش

امیرحسین پنج‌شنبه 17 مهر 1393 ساعت 11:39 http://sepehr-rayaneh.blogfa.com

سلام.خیلی از خوندن این مطلب خوشم اومد و لذت بردم.حتمن به وبلاگش سر میزنم.

سلام امیرحسین
منم مثل شما از قلم و هنر نویسندگی آقای صفر و نیم بسیار لذت می‌برم و امیدوارم که ایشون بازم برای ما بنویسن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد